کد خبر: ۳۲۱۱
۲۱ تير ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

نیازمندانی که با خیاطی‌ خیّر شدند

کفش‌های زنانه مقابل در ورودی ردیف شده‌اند و صدای خنده بچه‌ها به گوش می‌رسد پرده‌ای که جلو در نصب شده را کنار می‌زنیم، چند دختر خردسال در حال بازی‌کردن هستند و چند نفر از بانوان نیز با پارچه و الگو تمرین می‌کنند. دو سالی می‌شود که قسمتی از فضای مسجد حضرت ولی‌عصر (عج ) به کارگاه خیاطی برای زنان سرپرست خانوار تبدیل شده است با مسئول پایگاه بسیج حضرت زهرا(س) که این کارگاه کوچک را راه‌اندازی کرده است هم‌صحبت می‌شویم تا از شکل‌گیری آن بشنویم.

 دیوار آجری و دری سبز رنگ در همان ابتدای کوچه سپاه32 دیده می‌شود. خبری از گنبد و گلدسته یا حتی کاشی‌کاری نیست. به آدرسی که داده‌اند شک می‌کنیم و از اهالی سراغ مسجد حضرت ولی‌عصر (عج ) را می‌گیریم اما درست فهمیده‌ایم بنای مسجد همان دیوار آجری است. 

با ورود به مسجد اولین چیزی که در مقابلمان قرار می‌گیرد زمین خاکی گودبرداری شده‌ است. پشت این زمین، ساختمان آجری و فضای کوچکی قرار دارد که محل اقامه نماز و ساختمان فعلی مسجد را تشکیل می‌دهد.

 کفش‌های زنانه مقابل در ورودی ردیف شده‌اند و صدای خنده بچه‌ها به گوش می‌رسد پرده‌ای که جلو در نصب شده را کنار می‌زنیم، چند دختر خردسال در حال بازی‌کردن هستند و چند نفر از بانوان نیز با پارچه و الگو تمرین می‌کنند. دو سالی می‌شود که قسمتی از فضای مسجد به کارگاه خیاطی برای زنان سرپرست خانوار تبدیل شده است با مسئول پایگاه بسیج حضرت زهرا(س) که این کارگاه کوچک را راه‌اندازی کرده است هم‌صحبت می‌شویم تا از شکل‌گیری آن بشنویم.

 

همه‌چیز با یک کار جهادی شروع شد

فضای مسجد آن‌قدر بزرگ نیست، با یک پرده به دو قسمت مردانه و زنانه تقسیم شده است. اما همین فضا دو سالی می‌شود که محل درآمدزایی و امرار معاش زنان سرپرست خانوار شده است.
بتول بیناباجی متولد 1370 است و از سیزده‌سالگی عضو بسیج شده است. او که از همان کودکی علاقه‌مند کمک به دیگران و فعالیت‌های اجتماعی بوده شش سالی می‌شود که فرمانده پایگاه بسیج مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در محله سیدی است.

 او درباره شکل‌گیری کارگاه خیاطی می‌گوید: «همه‌چیز با یک کار جهادی شروع شد. تازه بیماری کرونا شیوع پیدا کرده بود که آستان قدس رضوی دوخت 10هزار ماسک را به زنان مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) سپرد. بانوان محله پای کار آمدند و در مدت کوتاهی این ماسک‌ها رایگان دوخته و تحویل داده شدند.»

تازه بیماری کرونا شیوع پیدا کرده بود که آستان قدس رضوی دوخت 10هزار ماسک را به زنان مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) سپرد

او ادامه می‌دهد: «همان‌زمان به این فکر کردم که با گذاشتن چند چرخ خیاطی و آموزش به زنان سرپرست خانواری که هر ماه برای گرفتن بسته معیشتی به مسجد مراجعه می‌کنند کاری بر پا کنم تا با درآمدی که دارند خودشان از پس مخارج زندگی‌شان بربیایند.»

بیناباجی با اشاره به اینکه تعداد خانوارهای زیرپوشش برای دریافت سبد معیشتی زیاد بودند، توضیح می‌دهد: «این خانواده‌ها هر ماه درخواست کمک داشتند اما با مبلغی که جمع‌آوری می‌کردیم امکان کمک به‌طور ماهانه برای تمام خانواده‌ها وجود نداشت چون از طریق دفتر خیریه مسجد حدود 450نفر شناسایی شده و زیرپوشش ما قرار داشتند.»

ایده او در ظاهر به نظر ساده می‌رسید اما سختی‌های خودش را داشت. بیناباجی توانست با کمک سپاه ناحیه کمیل، شش چرخ خیاطی تهیه کند و در مسجد بگذارد و با استفاده از قفسه‌ها و گنجه‌های قدیمی فضایی از مسجد را جدا و تبدیل به کارگاه خیاطی ‌کند. حالا باید زنان را دعوت به کاری می‌کرد که هیچ نوع آموزشی ندیده بودند از طرفی باید با بازاریابی سفارش قبول می‌کرد.

 

آموزش افراد مبتدی

هیچ‌کدام از بانوانی که در حال حاضر در کارگاه مشغول کار هستند تا پیش از این با چرخ خیاطی کار نکرده بودند. بیناباجی با همین افراد مبتدی و با کمک دو نفر از اهالی که تا حدودی دوخت لباس بلد بودند اولین سفارش خود را که دوخت مانتو و شلوار کارکنان یکی از بیمارستان‌های شهر بود قبول می‌کند.

 او توضیح می‌دهد: «پارچه‌ها برش زده بود اما باید راسته‌دوزی، سردوزی و ... را یاد می‌داشتیم بنابراین یک ساعت به ما آموزش داده شد و کار را شروع کردیم، خدا را شاکریم که آن‌زمان توانستیم 800مانتو و شلوار را با دوخت بسیار تمیز تحویل دهیم. موفقیتمان در این‌کار سفارش‌های بعدی را برای ما به همراه داشت.»

 

اشتغال‌زایی برای بیش از 80نفر

بعد از این‌کار بود که سفارش‌هایی مانند چادر مسافرتی، کاوردوزی، لباس بچه‌گانه، استخر توپ، سفره‌دوزی و... به کارگاه آن‌ها سفارش داده شد. با گذشت فقط چند ماه، کارگاهی که با شش چرخ خیاطی و 10نفر شروع به کار کرده بود به 10چرخ خیاطی و اشتغال‌زایی برای سیزده نفر به‌طور مستقیم و هفتاد نفر به شکل غیرمستقیم تبدیل شد.

این بانوی کارآفرین با بیان اینکه با گذاشتن دیوارهای کاذب، فضای کارگاه را سر و سامان داده و از مسجد جدا کرده‌اند، می‌گوید: «از همان روز اولی که تصمیم گرفتم کارگاه خیاطی را راه‌اندازی کنم به دنبال مکانی برای آن بودم و به‌خوبی می‌دانستم که باید مبلغی برای اجاره پرداخت کنم.

 با صحبتی که با اعضای هیئت امنای مسجد داشتم مقرر شد در مسجد مستقر شویم و مبلغی به عنوان اجاره بدهیم تا برای برنامه‌های مسجد یا کمک به افراد نیازمندی که هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست، هزینه شود.»

خوشبختانه با توکل به خدا و کمک اطرافیان کارمان نتیجه‌بخش بوده و توانسته‌ایم افرادی را که از نظر مالی به دیگران وابسته بودند مستقل کنیم

او اضافه می‌کند: «خوشبختانه با توکل به خدا و کمک اطرافیان کارمان نتیجه‌بخش بوده و توانسته‌ایم افرادی را که از نظر مالی به دیگران وابسته بودند مستقل کنیم. به‌طور مثال خانمی با ما همکاری دارد که همسرش بیمار است، او در گذشته وضع مالی خوبی داشته، اما به دلیل بیماری و از کارافتادگی شوهرش، تمام هزینه‌های زندگی را باید خودش تأمین کند.

 او کارکردن را با بسته‌بندی شروع کرد، ولی اکنون یکی از خیاط‌های کارگاه ماست و شرایط بهتری نسبت به گذشته دارد. از این دست بانوان که ناچارند به دلایل مختلف کمکی برای همسرانشان در تأمین هزینه‌های معیشتی باشند زیادند اما چون فضای کوچکی داریم اولویت با زنان سرپرست خانوار است و بقیه بانوان می‌توانند با داشتن چرخ در خانه خودشان با ما همکاری کنند.»

با گذشت زمان، مهارت آن‌ها بیشتر می‌شود و می‌توانند سفارش‌هایی را قبول ‌کنند که خودشان برش بزنند، یک‌بار هم با خرید پارچه، لباس‌ بچه‌گانه تولید و راهی بازار می‌کنند، بیناباجی می‌گوید: «با وجودی که سپاه ناحیه کمیل این آمادگی را دارد تا چرخ خیاطی بیشتری در اختیار ما قرار دهد، اما به‌دلیل نداشتن مکانی مناسب و بزرگ، مجبوریم تعداد محدودی کار بپذیریم، اما اگر جای وسیع‌تری داشته باشیم توانایی افزایش تولید را داریم.»

 

خوش‌قولی و کار بزرگ

خوش‌قولی در زمان تحویل کار باعث شد تا زمستان سال گذشته یکی از بانوان محله، کارگاه خیاطی آن‌ها را به یکی از بازاری‌هایی که صادرات پتو به عراق داشت معرفی کند. کارگاه آن‌ها سفارش 34هزار کاور پتو را قبول کرد، سفارش زیادی که باید ظرف یک‌ماه ونیم تحویل داده می‌شد، بیناباجی از روزی که سفارش کار به مسجد رسید می‌گوید: «فضای زیادی از صحن مسجد که برای نماز بود به دلیل کاری که قبول کرده بودیم گرفته شد با وجودی که تعداد چرخ‌ها را اضافه کردیم اما حجم کار زیاد بود، بنابراین به دوست و آشنا گفتیم اگر خانمی تمایل به کار دارد می‌تواند از خانه خودش با ما همکاری کند.

خانم‌های سرپرست خانوار از سایر محلات شهر و همچنین از شهرستان‌های اطراف مشهد برای دوخت کاور پتو با ما ارتباط گرفتند، هفته‌ای پنج هزار کار تحویل می‌دادیم و اشتغال‌زایی بزرگی اتفاق افتاد. سر موعد مقرر کار تحویل داده شد به خاطر دارم بسیاری از این خانم‌ها علاوه بر اینکه ما را دعا می‌کردند چندین مرتبه تماس گرفتند که اگر باز هم کاری هست همکاری کنند.»

 

درآمد کارگاه خوب است

او درباره درآمد کارگاه برای بانوان سرپرست خانوار این‌گونه توضیح می‌دهد: «درآمد خیاطی بستگی به سرعت عمل فرد دارد و ملاک حضور افراد نیست چون به تعداد تحویل کار مبلغی به آن‌ها داده می‌شود در حال حاضر کارگاه از هشت صبح تا هشت شب باز است و برخی بانوان یک‌سره در اینجا حضور دارند و برخی دیگر ناهار را به خانه می‌روند و بعد از استراحت کوتاهی برمی‌گردند.»

برخی روزها به جای زنانی که سرپرست هستند ولی نتوانسته‌اند به دلیل مشکلاتشان به کارگاه بیایند کار می‌کنند تا برای آن‌ها درآمدی باشد

بیناباجی می‌افزاید: «درباره میزان درآمد باید بگویم در حدی است که برخی از همین بانوان که در گذشته بسته معیشتی از ما می‌گرفتند اکنون مبلغی را می‌دهند تا برای افراد نیازمندی که توانایی کارکردن ندارند بسته معیشتی تهیه کنیم.»در کنار کارآفرینی، همدلی را نیز می‌توان در این کارگاه ساده دید. 

چند نفر از زنان کارگاه سرپرست خانوار نیستند و نیاز مالی ندارند اما به دلیل سرعت عمل و هنری که دارند با کارگاه خیاطی همکاری می‌کنند، بیناباجی می‌گوید: «حضور این افراد در کارگاه باعث می‌شود تا خانم‌ها در کنار آن‌ها کار را یاد بگیرند و نکته جالب توجه این است که برخی روزها به جای زنانی که سرپرست هستند ولی نتوانسته‌اند به دلیل مشکلاتشان به کارگاه بیایند کار می‌کنند تا برای آن‌ها درآمدی باشد.»

 

بسته‌بندی مواد غذایی

او تلاش کرده تا بانوان مختلفی را جذب کارگاه خیاطی کند اما تمام آن‌ها امکان کارکردن با چرخ خیاطی را ندارند برای همین به این موضوع می‌اندیشد تا کار بسته‌بندی برایشان پیدا کند. زمانی که به بازار می‌رفته تا بتواند برای خیاطی مشتری پیدا کند و سفارش کار بگیرد با دیدن شیرین‌گندمک‌ها با کسبه صحبت کرده و بسته‌بندی آن‌ها را قبول می‌کند. 

بیناباجی دراین باره توضیح می‌دهد: «هدفم این بود که زنان محله بتوانند درآمدی داشته باشند و همیشه منتظر کمک خیران نمانند برای همین با قبول کارهای مختلف مثل بسته‌بندی و یا درست کردن دستبند، زیورآلات و ... در کنار خیاطی به دنبال اشتغال‌زایی برای همه بودم.»

سال گذشته در مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) نمایشگاهی برپا می‌کنند تا هم هنر خود را نشان دهند و هم بازارچه فروشی برای سایر بانوان محله که با هنر دستشان به دنبال درآمدی برای خانواده‌هایشان هستند باشند. او توضیح می‌دهد: «از هنرهای دستی تا نقاشی، عروسک‌سازی و ... در دید عموم قرار گرفت و بسیاری از بانوان توانستند برای خود مشتری پیدا کنند و کارشان را جدی‌تر ادامه دهند.»

 

کنار کار زندگی را هم در کارگاه می‌آموزیم

یکی از زنان سرپرست خانوار که در این کارگاه خیاطی را یاد گرفته است، می‌گوید: «روز اولی که به کارگاه معرفی شدم، ‌حتی یک‌بار هم پشت چرخ ننشسته بودم. کم‌کم کار را یاد گرفتم به طوری که الان سردوزی می‌کنم.»

در دو سالی که به مسجد می‌آیم و مشغول کار شده‌ام هیچ‌گاه احساس خستگی نکرده‌ام

او که 12ساعت از روزش را در کارگاه سپری می‌کند، از محیط دوستانه این مکان این‌چنین می‌گوید: «در دو سالی که به مسجد می‌آیم و مشغول کار شده‌ام هیچ‌گاه احساس خستگی نکرده‌ام چون خواهران اینجا آن‌قدر مهربان و صمیمی هستند که ناراحتی و غصه‌هایم را فراموش می‌کنم.»

او با اشاره به اینکه مخارج زندگی خودش و سه فرزندش از همین کارگاه تأمین می‌شود، ادامه می‌دهد: «زندگی کردن را هم در همین کارگاه خیاطی یاد گرفته‌ام اینکه باید صبور باشم. شاید باورتان نشود ولی در گذشته آدم عصبی مزاجی بودم و الان بسیار آرام شده‌ام.»

 

خانواده شدیم

عفت بصیری یکی از بانوان خیاطی است که با کارگاه همکاری دارد او که کمک‌کننده بانوان سرپرست خانوار است و برخی آموزش‌ها را به افراد تازه‌وارد یاد می‌دهد می‌گوید: «زمانی که خانم بیناباجی از شکل‌گیری کارگاه و هدفش گفت تصمیم گرفتم همراه او باشم. خیاط حرفه‌ای نبودم اما یاد داشتم با چرخ خیاطی کار کنم بنابراین تمام چیزهایی را که می‌دانستم به افرادی که برای کار می‌آمدند آموزش می‌دادم.»

او اضافه می‌کند: «رفت و آمدها که به کارگاه زیاد شد صمیمیت بین ما نیز بیشتر شد شاید اول با هدف کمک به خانواده‌هایی که مشکل مالی داشتند این کارگاه راه‌اندازی شده بود اما بعد از مدتی که در کنار هم قرار گرفتیم علاوه بر کارآفرینی تبدیل به یک خانواده شدیم و آن‌قدر در محیط کارگاه با هم همدل هستیم که مسائل زندگی‌مان را به یکدیگر بگوییم و اگر کمکی از عهده هر کداممان بربیاید از دیگری دریغ نکنیم.»

 

در انتظار خیّران

ماجرای احداث مسجد ولی‌عصر(عج) هم شنیدنی بود. بیناباجی درباره فضای کنونی مسجد توضیح می‌دهد: «تا قبل از سال96 نمازگزاران مسجد در نمازخانه مدرسه «همت» که یک کوچه بالاتر قرار دارد، نماز جماعت می‌خواندند چون فردی که مدرسه را ساخته بود به دلیل نبود مسجد در این نزدیکی‌ها این اجازه را داده بود که ساکنان این محدوده در نمازخانه مدرسه نماز بخوانند، اما به دلیل امنیت دانش‌آموزان، مسئولان مدرسه نمی‌توانستند هنگام نماز صبح، ظهر و مغرب در مدرسه را باز بگذارند و اجازه ورود افراد ناشناس را به داخل مدرسه بدهند، به همین دلیل تصمیم گرفته شد فضای دیگری برای مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در نظر گرفته شود، مدت کوتاهی گذشت و زمین فعلی از سوی آستان قدس برای مسجد اهدا شد.»

او ادامه می‌دهد: «همان سال96 ظرف مدت 10روز فضای کنونی به‌طور موقت برای اقامه نماز ساخته و زمین نیز برای ساخت بنای اصلی مسجد گودبرداری شد، اما از همان سال تاکنون مبلغی از سوی خیران و یا سازمان و ارگانی برای ساخت مسجد، جمع‌آوری نشده است. کمک‌های اهالی هم در حد و اندازه‌ ساخت بنا نبوده به همین دلیل گودبرداری به حال خود رها شده و مکانی که قرار بود موقتی برای نمازگزاران باشد به مکانی دائمی تبدیل شده است.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44